چند روزی که گذشت ....
سلام دوست جونا خوبیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد؟ ببخشید که دیر اومدم. این پست مربوط به هفته قبل و خاطراتی که از تاریخ 30 ام خرداد تا 3 تیر اتفاق افتاده هست ، ولی چون بیشتر عکسها توی دوربین خودم نبود چند روزی طول کشید تا به دستم برسه. این چند روزه خیلی سرمون شلوغ بود چون غزلی (دختر خاله جون پارسا) با مامان و باباش از تهران اومده بودند ساری برای همین ما برای دیدن اونها ، خونه مامان صدیق می رفتیم. اونها سه شنبه صبح رسیدند سه شنبه و چهار شنبه رو کامل خونه مامان صدیق بودیم و با خاله جون اینا می نشستیم و صحبت می کردیم ...